خبرهای داغ دانشگاه درگز

هربار نابودی شروع یک تازگیست.....

خبرهای داغ دانشگاه درگز

هربار نابودی شروع یک تازگیست.....

فیلمهای دانشجویی

 

 

فیلمهای سینمایی دوران دانشجویی

 

دوران قبل از دانشگاه = حسرت قبول شدن در دانشگاه = صعود کنکور = گذرگاه کاماندارا
دوران دانشجویی = سالهای دور از خانه خوابگاه دانشجویی = آپارتمان شماره13 بی نصیبان از خوابگاه = اجاره نشین ها

امتحان ریاضی = کشتار بیوجرسی

امتحان میان ترم = زنگ خطر امتحان پایان ترم = آوار
لیست نمرات دانشجویی = دیدنیها نمره امتحان = پرنده کوچک خوشبختی  مسئولین دانشگاه=  گرگها
استادان = این گروه خشن اشپزخانه = خانه عنکبوت رستوران دانشگاه = پایگاه جهنمی
پاسخ مسئولین = شاید وقتی دیگر دانشجوی ا خراجی = مردی که به زانو در امد دانشجوی فارغ التحصیل = دیوانه از قفس پرید
دانشجوی سال اولی = هالوی خوش شانس واحد گرفتن = جدال بر سر هیچ مدرک گرفتن = پرواز بر فراز آشیانه فاخته
پاس کردن واحدها = آرزوهای بزرگ مرگ استادها = جلادها هم میمیرند  محوطه چمن دانشگاه =حریم مهرورزی
استاد راهنما = مرد نامرئی کمک هزینه = بر باد رفته درخواست دانشجویان = بگذار زندگی کنم
دانشجوی دانشگاه صنعتی = بینوایان برخورد استادان = زن بابا  اتاق رئیس دانشگاه=  کلبه وحشت
شب امتحان = امشب اشکی میریزم تقلب در امتحان = راز بقا یادگیری = قله قاف
دانشجوی معترض = پسر شجاع دکتر بهداری = گله بان تربیت بدنی1 = راکی1
تربیت بدنی2 = راکی2 خاطرات استادها = اعترافات یک خلافکار انصراف = فرار از کولاک
تصییح ورقه امتحان = انتقام نمره گرفتن از استاد = دوئل مرگ شاگرد اول = مرد 6مبلیون دلاری
آرزوی دانشجویان = زلزله بزرگ هیئت علمی = سامورا یی ها رئیس دانشگاه = دیکتاتور بزرگ 
رفتن به خوابگاه دختران = عبور از میدان مین رئیس اموزش = هزاردستان معاون اموزش = دزد دریایی
برخورد مسئولین = کمیسر متهم میکند دانشگاه تا خوابگاه = از کرخه تا راین

جشن

 

بالاخره جشن دانشجویی ما هم برگزار شد . در مورد خوب یا بد

 

 

 برگزار شدن جشن صحبتی نیست ...!!!

 

 

البته فقط میشه اسمشو جشن گذاشت . آخه یکی نیست بگه

 

 

 تو جشن دانشجویی رئیس دادگستری یا فرمانده هنگ مرزی

 

 

چه کار دارن که بیان اون همه هم سخنرانی ! کنن .

 

 

 نمیشد به جای این همه وقتی که گذاشته شد برای سخنرانی ،

 

 

 چند تا برنامه سر گرم کننده دیگه ترتیب می دادن .

 

 

البته جشنی که همه کاراش دو روزه انجام بشه باید هم همین طور باشه .

 

 

 بالاخره باید یه جوری وقت بگذره .

 

 

ولی یه جاهایی از جشن هم باحال بود . خداییش کار حامد حیدری

 

 

و بچه های گروهش ، و آقای تداییان خوب بود .

 

 

 از طرفی فکر کنم تو این دو سه روز از  رقاص های  دانشگاه

 

 

 برای تقدیر و تشکر  به خاطر هنر نماییشون به کمیته انضباطی دعوت  به عمل بیاد  .

 

 

 

شایعه جدید

 شایعه جدید در دانشگاه .

 

 

دقیقا" مثل  ماجرای زهره ! حالا نوبت به یکی از دخترای

 

 

 دانشگاه که عکسش لو بره. بعد از لو رفتن این عکس که

 

 

 شباهت خیلی زیادی به یکی از دخترای دانشگاه داره

 

 

 خانم گنابادی استفاده از هر گونه موبایل دوربین دار

 

 

رو تو خوابگاه دخترا ممنوع کرده ! و از اونجایی که بچه ها

 

 

 از این دختر زیاد دل خوشی ندارن تمام این دردسر ها

 

 

 رو زیر سر اون می دونن . تو این مدت کمی هم که

 

 

 اومده تو خوابگاه کم فتنه به پا نکرده به

 

 

 خاطر همین بچه ها خیلی ازش شاکی هستن .

 

 

( درخواست کنید شاید عکسشو گذاشتم )

 

 

مراسم

 

خداییش باز هم آفرین به همت بچه های دانشگاه .

 

 

 از دانشگاه که برای تدارک این مراسم ها هیچ بخاری بلند نمیشه

 

 

حداقل خود بچه ها یه کارایی باید بکنن . چند روز پیش که تولد امام رضا بود

 

 

 بچه های دانشگاه یه چشن خیلی با حالی رو ترتیب داده بودن

 

 

 که واقعا" کار جالبی بود و خیلی خوب برگزار شد .

 

 

در ضمن روز پنجشنبه 16 آذر روز دانشجو هستش

 

 

 منتظریم ببینیم دانشگاه چه کار می خواد بکنه ؟؟؟؟؟

 

 

هر چند بعید می دونم اتفاق خاصی بیفته و

 

 

 مسئولین برنامه خاصی داشته باشن ....!!!

 

تلفن خصوصی

خدا پدر و مادر گراهام بل و مخابرات و رئیس دانشگاه و بیامرزه

 

 که باعث و بانی خیر شدن .

 

خداییش اگه این دو تا تلفن عمومی که چه عرض کنم ،

 

 بهتره بگم تلفن خصوصی چند تا از بچه ها مثل

 

 ملیحه محققی ، شمیم اسدنیا ، پروانه صفری ، بهاره میری،

 

 مریم کرمانشاهیان ، علی صالحی ، حمید نوری ،

 

 زینب زمانپور ، شیوا گوهریان ،  سعیده درخشانی

 

  رو نیاورده بودن تو دانشگاه کار این  بچه ها زار بود .

 

 

مبارکه

 

مبارکه

 

یه تبریک ویژه برای دو دوست عزیز مسعود حاجی نژاد و الهام خانم نصیری

 

 که حدود دو - سه ماهی با هم عقد کردن .

 

                          امیدواریم این دو دوست عزیز هم موفق باشن...

یه خبر داغ رسیده

 

شنیده های ما حاکی از آن است که حسن نادری هم

 

قاطی مرغ ها شده .

 

خبر رسیده که حسن نادری و الهام خانم کریمی به سلامتی

 

 با هم نامزد شدن و به جرگه متأهل ها پیوستن ...

 

                          

                        آرزوی خوشبختی برای حسن آقا و الهام خانم

بازرس

 

بالاخره شانس به ما  هم رو کرده . این طور که فهمیدیم این درگز بالاخره کشف شد و مسئولین

 فهمیدن اینجا دانشگاهی هم هست .

این طور که ما شنیدیم روز شنبه یه بازرس از تهران اومده و از دانشگاه و کتابخانه و سایت

 و کلا امکانات دانشگاه دیدن کرده .

امیدواریم که مسئولان دانشگاهمون از این فرصت استفاده کنند و بتونن یه کمکی

 از مسئولین برای ارتقاء سطح دانشگاهمون بگیرن ...

 

 

دانشجو های گلبهاری

 

دست روزگار یه سری از دانشجویان دانشگاه گلبهار رو به درگز کشوند .

این بچه ها اونطور که ما فهمیدیم دانشجوی رشته کشاورزی بودند

 که برای تحقیق به جنگل های چلمیر اومده بودن . و از دانشگاه

ما هم دیدن کردن ...

استاد حبیبی

 

به نظر بوی الرحمن جناب استاد حبیبی هم بلند شده؟!!!

 

اینطور که ما خبر دار شدیم بروبچ کامپیوتر ناپیوسته به تکاپو افتادن تا پای استاد حبیبی رو از دانشگاه ببرن.

 

.به نظر این روز ها بچه ها با استاد حبیبی مشکل زیاد دارن . و از تدریس این استاد ناراضی هستن .

 

اگه یادتون باشه ما ترم قبل هم از نارضایتی بچه ها از این استاد گفته بودیم و خواهش کردیم

 که ترم آخری ما رو به دردسر نندازن  ولی انگار نه انگار .

 

اتفاقا" این ترم لطف کردن چند تا درس خیلی سنگین ( سیستم عامل ، شبکه ، تجزیه تحلیل ) رو دادن به این استاد .

 

ولی از ما نشنیده بگیرید میگن بچه های کامپیوتر پیوسته  میخوان یه نامه بدن به جناب ریاست بلکه یه اقدامی بکنن .

 

ولی چشم ما که آب نمی خوره چون اگه قرار بود بیرونش کنن این ترم اصلا" نمی آوردنش ( قبلا" هم گفتیم ایشون رفیق

 

فابریک رئیس ) ...